ترانهترانه، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

روياي زندگي مامان و بابا

سلام دخملييييييييي......لباسات اومده

سلام عزيز دلم خوبي ماماني؟ دختر گلم اين دور روز آخر هفته حسابي خسته شدم نميدوني . اين پروژه مسخره خيلي اذيتم كرد. ولي بالاخره امروز سحر ساعت 3 تمومش كردم و فرستادم . عوضش الان حسابي خواب آلود هستم و خسته . خونه حسابي به هم ريخته هست. و كلي كاراي تو هم مونده. ديشب بابايي هم با من بيدار مونده بود. تو هم گير داده بودي و لگد بارونم ميكردي. بابات ميگفت خوب دختر خسته شده ميخواد استراحت كنه تو نميذاري.......آره دخملي؟ ببخشيد گلم. ولي عوضش خبراي باحال دارم برات. امشب لباسهايي كه سفارش داده بوديم به دستمون ميرسه. امشب ازشون عكس ميگيرم و ميذارم توي وبلاگت عزيزم.خيلي مامانم تعريفشونو كرده ميگه خيلي خوشگلن. راستي دو سه هفته اي هست كه اذيت شدنام بي...
6 خرداد 1391

امشب بابایی نیست

سلام دختر گلم خوبی؟ امشب من و تو تنهایی هستیم. البته دایی هم هست ولی بابایی ماموریت هست. دیروز صبح زود از زیر قران ردش کردم و انشاالله امشب میاد. راستی من باید دیروز یک آمپول میزدم چون گروه خونی من منفی هست و بابایی مثبت ولی هنوز نزدم. انشاالله فردا میرم میزنم. عزیزم تا الان داشتم روی پروژه ای که گرفته بودم کار میکردم. ببخشید اگر اذیت میشی. فدات شم. الان دیگه میخوام  برم روی تخت و دوتایی با هم بخوابیم. خیلی دوستت دارم. بوس . شبت خوش.
3 خرداد 1391

سلام ترانه جونم دلم برات تنگ شده

سلام دختر قشنگم. ميدوني كه خيلي دوستت دارم. عزيز دلم چند روزه كه خيلي سرم شلوغه. از سر كار كه ميرسم خونه فرصت استراحت هم ندارم و فوري ميرم سراغ پروژه اي ك گرفتم. خيلي خسته هستم. منو ببخش . يكمش بخاطر خودخواهي خودم هست و يكمش بخاطر راحتي و آسودگي بيشتر سه تاييمون. الان سركار هستم و بقدري خوابم مياد كه چشمام ميره. دو سه روزه باهات حرف نزدم و قربون صدقت نرفتم. دو سه روزه كه با تكون خوردنات احساس شعف مثل قبل بهم دست نميده. خيلي دلم برات تنگ شده. شب ها اونقدر خسته ميخوابم كه تا صبح تقريبا يكي دوبار بيشتر بيدار نميشم. عزيز دلم اگر تاريخ 18 مرداد براي ورود تو به دنيا درست باشه حدود 2 ماه و نيم بيشتر نمونده. ولي من كارام خيلي مونده. خريدام سفارش...
1 خرداد 1391